بدانيم تا بمانيم
مطالب مربوط




آرایشگر گفت: عروس خانوم! دیگه کارت تموم شده. آقا داماد هم که بالا، دم در منتظره.

ایشالا خوشبخت شی.بلند شد.

می‌دانست مرد زندگی‌اش از معطلی خیلی خوشش نمی‌آید. به خواهرش گفت: چادرم کو؟

و خواهرش چادر سفیدی را سرش انداخت.

دست گرفت به چادر و دور صورتش، به آرامی لبه‌های چادر را مرتب کرد.

آرایشگر گفت: خیلی خب دیگه! موهاتو خراب کردی که دختر! یه ذره شل‌تر بگیر .

وقتی می‌گم شنل کرایه کن، برای همینه دیگه…

رو کرد به آرایشگر و گفت: من نگرانِ مهمتر از موهامم.

موهام خراب بشه بهتر ازینه که یه عمر زندگی و آخرتم خراب بشه..



نویسنده : | تاریخ ارسال: شنبه 16 / 4 / 1394 ساعت: 1:32 بعد از ظهر|تعداد بازدید : 107
دیدگاههای این مطلب

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: